×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  شنبه - ۲۲ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
true
true
بررسی تغییر مواضع روحانی در گفتگوی «امید صلح» با احمد شیرزاد: تغییر برای «اصلاحات»

 

 

«روحانی تغییر کرده است» این نظر امروز کسانی است که مواضع حسن روحانی را از ماهها پیش از انتخابات 96دنبال می کردند . او اگرچه در آن برهه از زمان با لحنی تند مواضع اش را اعلام می کرد اما حالا بعد از تشکیل دولت دوازدهم گویا دیگر تمایل چندانی به تکرار آن سخنان ندارد. این تغییر اگرچه از نظر مخالفان و حتی بخشی از موافقان او قابل قبول نیست اما بنابرتاکید شخص رییس جمهور آن مواضع متناسب با مقتضایات زمان انتخابات برای مقابله با رقیب بوده که باتوجه به فضای حاکم بر جامعه اتخاذ چنین رویکردی قابل توجیه است.

به هرحال این روزها دکتر روحانی تلاش می کند تا فاصله ای که بین او و بخشی از نهادهای قدرت و جریان های سیاسی وجود داشت را کمتر کند. این تغییر رویکرد را اگرچه برخی بازگشت او به محافظه کاری تفسیر می کنند اما می تواند راهی برای تغییرات و اصلاحات وعده داده شده باشد.

احمد شیرزاد ،فعال سیاسی اصلاح طلب از جمله تحلیلگرانی است که البته اعتقادی به تغییر مواضع روحانی ندارد . او می گوید:دکتر روحانی به اقتضای زمان انتخابات مانورهای سیاسی داشتند که البته یک مقدار توقعات مردم را بالا برده است.

شیرزاد ، روحانی را سیاستمداری میانه رو می داند که برای پیشبرد اهدافش و تحقق وعده هایش راه تعامل و گفتگو با دیگر ارکان قدرت را برگزیده است.

برخی از حامیان آقای روحانی براین باورند که مواضع ایشان بعد از تشکیل دولت دوازدهم تغییر کرده است و آنچه در زمان انتخابات به مردم وعده داده شده فقط شعارهایی بود برای جلب نظر و رای ملت .شما بااین نظر موافقید؟

من فکر نمی کنم مواضع کلی آقای روحانی تغییر کرده باشد . ایشان به اقتضای زمان انتخابات یکسری مانورهای سیاسی داشتند که خودشان هم به کرات به این مساله اشاره کرده اند. البته حرفهای آقای روحانی در زمان انتخابات یک مقدار توقعات را بالا برد . اما آقای روحانی از ابتدا در صحنه سیاسی کشور حضور داشته است و خودش را به عنوان یک نیروی اعتدالگرا و میانه رو معرفی کرده و در انتخابات هم با همین رویکرد به میدان آمده است . بنابراین بنده تغییری در مواضع آقای روحانی نمی بینم.   هرچند که در مقطعی بخصوص در انتخابات اخیر صورت متفاوتی از ایشان در جامعه ایجاد شد که شاید خود ایشان در این تصور که غیر واقع بینانه هم بوده است دخیل بودند اما ازنظر من آقای روحانی همان روحانی است که از ابتدا می شناختیم.

یعنی شما معتقدید ایشان همچنان به وعده هایشان پایبندند؟

بله .همینطور است. البته این موضوع مهم است که پایبندی آقای روحانی به وعده هایش برای تحقق آنها کافی نیست. در دوره قبل هم ایشان به وعده هایش پایبند بود و ما به هیچ وجه آقای روحانی را به عنوان فردی که صحبت ها و مواضع اش صرفا برای انتخابات بوده است ؛  متهم نمی کنیم و چنین تصوری درباره ایشان نداریم . فکر می کنم اگر از ابتدا کمی واقع بینانه نگاه می کردیم آقای روحانی برای تحقق همه وعده هایش از امکانات لازم برخوردار نبودند . حالا ممکن است کسی انتقاد کند چرا آن وعده ها را مطرح کردند ما می گذاریم به حساب اینکه ایشان قول تلاش و تکاپو برای تحقق آن وعده ها را می توانند بدهند. اما تحقق این وعده ها منوط به چیز دیگری است .

به عنوان مثال در انتخاب وزراء که به نظر می رسید دست دولت بازتر باشد و در این مساله به وعده هایش عمل کند اما شاهد بودیم دست دولت بسته شد و نتوانست وزیر علومی معرفی کند که دلخواه رییس جمهور و رای دهندگان به ایشان باشد. به هرحال آقای روحانی مجبور شد در تعامل با نهادهای دیگر گزینه ای را انتخاب کنند که گزینه ابتدایی اش نبود . این واقعیتی است که نمی توان کتمان کرد . رییس جمهور حتی در زمینه هایی که به نظر می رسد دولت اختیارات تام دارد هم دستش باز نیست. البته اینکه در این اتفاق باید کسی را محکوم کرد و یا چرا این اتفاق افتاده بحث دیگری است اما واقعیتی است که وجود دارد.

مجموع این اتفاقات باعث دلسردی بخشی از حامیان آقای روحانی شده به طوری که برخی از رای دادن خود ابراز پشیمانی می کنند. نظر شما دراین باره چیست؟

بنده شخصا چنین نظری ندارم .

اما بعضی این نظر را مطرح می کنند؟

این مساله طبیعی است . در همه جای دنیا وقتی رییس جمهور انتخاب می شود بعد از چند سال کار هرگز محبوبیت اولیه اش را ندارد و کسانی فکر می کنند انتظاراتی که داشتند و آنگونه که انتظار داشتند نشد.این طبیعی است . دلخوری اگر به این معنا باشد که طرف را به بی صداقتی یا ابزار قرار دادن رای دیگران متهم کنند من چنین دلخوری را نمی پسندم و قبول ندارم . ناامیدی و سرخوردگی هم جایی ندارد . ما نباید فراموش کنیم که در سال 92در اوج ناامیدی مطلق درخششی اتفاق افتاد و آقای روحانی رای آورد . اگر یادمان نرود که در چه شرایطی این پنجره گشوده شد فکر می کنم جایی برای ناامیدی نیست . بعد از رد صلاحیت مرحوم آیت الله رفسنجانی یک فضای ناامیدی مطلق همه اصلاح طلبان و اهل سیاست و مدیران میانی را در بر گرفت اما با همت مردم و شور شوقی که بخشی از اصلاح طلبان و جوانان ایجاد کردند پدیده ای به نام آقای روحانی وارد صحنه سیاسی کشورشد و به اندازه خودش هم موثر بود .  بنابراین من فکر می کنم اصلاحات روندی نیست که فقط امید چهار ساله یا هشت ساله داشته باشیم . هرچند که اگر معنی اصلاحات را درست متوجه باشیم به معنای انقلاب و تحول ناگهانی نیست . در مجموع آنچه که در دولت آقای روحانی اتفاق افتاده گام به جلوست . البته انتظار این بود که گام ها بزرگتر از این باشد. به هرحال آقای روحانی عمدتا در مسیر اصلاحات حرکت کرده اما خب مشکلات جدی هم اتفاق افتاده است. مثلا انتخاب آقای ترامپ در آمریکا اراده هیچ کس در ایران نبود اما این انتخاب خیلی به ضرر مردم ایران و دولت آقای روحانی و حتی خیلی از ملت های منطقه تمام شد .این اتفاقی بود که افتاد و کاری نمی شود کرد . یا برخی اتفاقات دیگر مثل تنش بین ایران و عربستان که دولت آقای روحانی تقصیر ندارد و من معتقدم بی انصافی است اگر فکر کنیم دولت کوتاه آمده و ناکارآمدی داشته است . درواقع باتوجه به مواضع خصمانه عربستان هیچ راهی برای این که ما بخواهیم دست صلح و دوستی بسوی آنها دراز کنیم وجود ندارد . چون با یک برخورد سبک از طرف مقابل مواجه خواهیم شد و غرور ملی ما نخواهد پذیرفت که اینکار را انجام دهیم . این واضح است که دولت آقای روحانی در این مساله بی تقصیر است .چراکه مسیر دولت تنش زدایی در سیاست خارجی بوده و اتفاقات دیگری در جای دیگر افتاده است . این مسائل قطعا تاثیرگذار است. شما فرض کنید اگر همین مقدار دشمنی عربستان سعودی و دولت جدید آمریکا نبود . وضعیت ما متفاوت بود و به راحتی می توانستیم دهها میلیارد دلار سرمایه خارجی را جذب کنیم و وضعیت سیستم بانکی خود را بهبود بخشیم تا مشکلات رونق اقتصادی حل شود . این اتفاقات نیفتاد لذا من فکر می کنم دولت آقای روحانی یکی از بدشانس ترین دولت های بعد از انقلاب است.

شاید همین شرایط باعث نزدیکی آقای روحانی به اصولگرایان و فاصله گرفتن از اصلاح طلبان شده است؟

نه من بااین نوع برخورد موافق نیستم . ما باید مقابل خودمان دو روحانی تصور کنیم ؛ یکی روحانی که هر هفته بیاید و علیه اصولگرایان سخنرانی های تندی مطرح کند و هفته بعد جوابش را بشنود و این تنش و درگیری روزمره وجود داشته باشد و هرکاری هم که دولت بخواهد انجام دهد سنگ محکمی جلوی دولت بیفتد این یک تصویر از ایشان است .اما  تصویر دیگر این است که آقای روحانی بتواند به عنوان نماینده ملت با جناح اصولگرا وارد مذاکره و معامله شود تا کاری پیش ببرد . من فکر می کنم عموم مردم علی رغم اینکه ممکن است در حد شعار ایده های تندی داشته باشند اما در عمل ترجیح می دهند دولت کاری از پیش ببرد .

نمی توانیم تردید کنیم که اصولگرایان قدرت قاطعی دارند و امتیازات بالایی دستشان است . بنابراین این هنر است که آقای روحانی با اصولگرایان کنار بیاید البته اگر این به قیمت فروش ارزشهای اخلاقی  و رودررو قرار گرفتن با رای ملت باشد هیچ ارزشی ندارد . اما برداشت ما از آقای روحانی این نیست . اعتماد به ایشان از روی احساسات و ناپختگی نبوده است . اگر به ایشان اعتماد درستی داریم بگذاریم بروند با اصولگرایان وارد مذاکره ، تفاهم و حتی معامله شوند . این می تواند بسیار مثبت باشد . ما علاقه نداریم که هرروز تریبون های اصولگرا که کم هم نیستند بخواهند صرفا به تخریب دولت بپردازند و حتی این رفتارها از حرف فراتر برود و جنبه عملی بگیرد. کافی است یکی از شیطنت هایی که شد مثل حمله به سفارت عربستان دوباره انجام شود . ما هنوز داریم خسارت آن را می دهیم . بنابراین اگر آقای روحانی موفق شود همین تندروها را با مذاکره و تعامل مهار کند من فکر می کنم آدم موفقی است . البته ممکن است برداشت تندروانه هم این باشد که آقای روحانی به اصلاح طلبان پشت پا زده که امیدواریم این برداشت صحیح نباشد . بنده شخصا معتقدم این برداشت صحیحی نیست . به هرحال ترجیح ما این است که هر شخص دیگری غیر از آقای روحانی رییس جمهور می شد هم باید می توانست با مذاکره یکسری از کارها را انجام دهد.

به عنوان مثال یک نمونه همین برجام است. مگر می شد بدون هماهنگی با نهادهای داخل کشور و راضی کردن مخالفان داخلی چنین توافقی را انجام داد . برجام تنها نتیجه راضی کردن آمریکا و اروپا نبود .  این یک موفقیت است که با دعوا حاصل نمی شود . ما همانطور که معتقدیم در سیاست خارجی با مذاکره و تنش زدایی می توان کار را پیش برد در داخل هم همینطور است . من شخصا روحانی را همان چهره ای که دارد یعنی یک مذاکره کننده خوب و دیپلمات کار کشته که به موقع انعطاف دارد می شناسم . مذاکره هم این نیست که فقط چانه زنی کرد . باید انعطاف هم داشت تا کار پبیش برود . من فکر می کنم آقای روحانی از سازش و انعطافی که با اصولگرایان دارد در جهت منافع مردم ایران استفاده خواهد کرد .

یعنی آقای روحانی با آرام کردن فضا به دنبال تحقق وعده هایشان هستند؟

قطعا همین است . گزارش اخیر آقای روحانی خیلی آرام کننده بود . ایشان تلاش کرد به کسی حمله نکند .در عین اینکه روی مواضع خودش تکیه داشت اما به کسی حمله نکرد . این درست است که آقای روحانی بسیار ملایم تر برخورد می کند با اصولگرایان گفتگو و حشر و نشر دارد اما ما هیچ وقت این برخورد را به عنوان عامل منفی تلقی نکرده ایم. رییس دولت اصلاحات هم همینگونه رفتار می کردند لذا اگر کسی بخواهد از طرف جامعه مدنی با عوامل قدرت صحبت کند چه کسی بهتر از رییس جمهور می تواند اینکار را انجام دهد؟  قطعا وظیفه ایشان است. اگر نتیجه گرفت باید ایشان را تشویق کنیم . مثلا درخصوص حصر اگرچه موضوع هنوز حل نشده اما باتوجه به مذاکراتی که صورت گرفته یک مقداری فضا تغییر کرده است پس اگر ما تعامل و سازش و معامله آقای روحانی را تایید می کنیم باید بر تحقق خواسته ها و مطالبات خودمان هم از آقای روحانی و هم از سایر عوامل قدرت پافشاری کنیم . به هرحال اگر هنری در کار رییس جمهور باشد این است که بتواند یک گام به جلو بردارد تا حداقل بخشی از مسائل را حل کند . من فکر می کنم مسیر، مسیر خوب و درستی است . اگر بتوانیم در کنار اینها در اقتصاد گام های خوبی برداریم تا زندگی مردم آرامش پیدا کند قطعا برد خوبی کرده ایم.

اما این باور وجود دارد که چون دولت دوم آقای روحانی است . ایشان انگیزه چندانی برای تحقق وعده هایش ندارد؟

نمی شود این مساله را کتمان کرد . در دولت اول، دولت ها تلاش می کنند زمینه رای خود را از دست ندهند بنابراین انگیزه های جدی تری دارند. اما در عوض در دولت دوم امکاناتی وجود دارد که در دولت اول نیست ؛ مثلا برخی از اقدامات اقتصادی جراحی گونه است که ممکن است نارضایتی هایی را به دنبال داشته باشد اما در اقتصاد ضروری است. تاجایی که منجر به شوک در اقتصاد نشود و آثار سوء نداشته باشد معمولا در دولت دوم بهتر انجام می شود . در دولت اصلاحات هم تجربه نشان می دهد رییس دولت اصلاحات در دولت دوم خود خیلی موفق تر عمل کرد. هرچند که ممکن است اصلاحات انجام شده برای رییس جمهوری که در دوره اول هست رای خراب کن باشد.

در حال حاضر هم درست است که انگیزه عوامل دولتی نسبت به دولت اول ضعیف تر شده اما در عوض می شود خیلی کارهای جدی و بنیادی انجام داد. این موقعیت ، موقعیت ویژه ای است و در چهار سال پتانسیل های خوبی خواهد داشت . اگر شرایط بیرونی مقداری مهار شود و طوفان های بیرونی را بتوانیم مهار کنیم و به قول رهبر انقلاب از این گردنه عبور کنیم  فکر کنم بتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم.

بی تفاوتی آقای روحانی نسبت به تحقق وعده هایی که داده در انتخابات آتی به زیان جریان اصلاحات تمام نمی شود؟

به هیچ وجه . اصلاح طلبان باید حرکت مستقل خودشان را داشته باشند . دلیلی ندارد از هر مصلحت یا مقتضیاتی که در کار آقای روحانی وجود داشت پیروی کنیم . یادمان باشد آقای روحانی رهبر جریان اصلاحات نیست . ایشان مورد حمایت این جریان هستند . اصلاحات حرکت مستقل خودش را دارد و از آقای روحانی تا آخر دولت ایشان که بر مواضع خودشان باشند حمایت خواهند کرد . البته معنای این حمایت این نیست که بخواهند از مواضع دولت پیروی کنند . اصلاح طلبان حرکت خودشان را خواهند داشت . من فکر می کنم ما باید در تحقق خواسته های خودمان تا جایی که به رادیکالیزم و افراط گرایی دچار نشویم تاکید کنیم و خیلی جدی همان خواسته ها را تکرار کنیم تا در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بتوانیم با یک حرکت مستقل مواضع خودمان را پیش ببریم.

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true