- ۱۴۰۰/۰۲/۱۸ - ۱۶:۰۶
- اخبار اصلی , اخبار ویژه , اسلایدر اصلی , سیاسی , مکث
- کد خبر 93305
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
پایگاه خبری صلح پایدار– حسن روحانی در حالی آخرین ماههای حضورش در ساختمان پاستور را سپری می کند که گفته است ” دولتش برای ۱۰۰روز پایانی عمر کاری خود هم برنامه دارد” . برنامه ای که گویا قرار است بیشتر حول احیای برجام و لغو تحریم ها بچرخد و راهکاری باشد برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم .
روحانی اگرچه امید دارد با تحقق این مهم کمی از بارانتقادها به دولت تدبیر و امید بکاهد و به نوعی کارنامه قابل قبول تری از خود برجای بگذارد اما حالا بعد از گذشت هشت سال از دولت او نه تنها رقبای دیروزش در نقد عملکرد این دولت زبانی برّنده تر از گذشته دارند ، بلکه بسیاری از طرفدارانش هم امروز به جرگه منتقدان او پیوسته اند و براین باورند منتخبشان به هیچ وجه عملکرد قابل قبولی نداشته است. البته در این بین هستند طرفدارانی که در تحلیل هایشان “روحانی” را بدشانس ترین رییس جمهور ایران می دانند و معتقدند با وجود آنکه عوامل زیادی در عدم موفقیت این دولت موثر بوده اما مردان پاستور قدرت دفاع از خود را نداشته اند و به عبارتی نتوانسته اند از موانع جدی موفقیت دولت پرده بردارند .
در این شرایط شیخ دیپلمات البته بیکار ننشسته و برای تغییر این فضا ، تیم مذاکره کننده خود را راهی وین کرده تا با احیای “توافق هسته ای و لغو تحریم ها” قواعد بازی را به نفع خود تغییر دهد . از این رو منتقدان روحانی می گویند این مذاکرات با نگرشی انتخاباتی در جریان است و او حالا بیش از همیشه میخواهد بزرگترین و شاید تنهاترین دستآورد خود را احیا کند. در واقع باتوجه به نارضایتی ها از عملکرد دولت تدبیر و امید ، سیاسیون منتقد دولت و برنامه نویسان انتخابات۱۴۰۰ ، برجام را تنها شانس نیروهای نزدیک به دولت و جریان اصلاحات برای جلب آرای مردم می دانند و معتقدند این نگرش ، برجام را به توافقی نمادین تبدیل خواهد کرد.
مروری بر خودتحریمیهای جریان غربگرا در آستانه انتخابات ۱۴۰۰
در همین راستا حجت الاسلام رسول رضایی ، پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان در یادداشتی برای «صلح پایدار» درباره مذاکرات وین و اصرار دولت بر احیای برجام به چند نکته اشاره کرد:
الف _ سردمداران جریان غیرانقلابی در طول ۸ سال گذشته تلاش داشتند تا با لاپوشانی کمکاریها و با کتمان سوء مدیریت خود در عرصه داخلی، تمام نابسامانیهای اقتصادی را بر گردن تحریمهای ظالمانه آمریکا انداخته ، با بزرگنمایی تحریم و ضریب دادن به آن، خود را از تیغ تیز نقد افکار عمومی خلاصی بخشند.
اکنون که در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ به سر میبریم، طیف مزبور تلاش دارد با توسل به مذاکرات وین، اقدام به تنفس مصنوعی دادن به جنازه متعفن برجام کرده، باز هم نوک پیکان مشکلات را به خارج از مرزهای ایران حواله داده، و این بار در وین به دنبال کلید حل مشکلات اقتصادی بگردد.
فهرستی طولانی از بیعملی و سوءمدیریت لیبرالهای ایرانی و اشرافیت مدعی اعتدال و اصلاحات را میتوان برشمرد که هیچ ربط و نسبتی با مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا نداشته، و ثابت میکند که ریشه حقیقی نابسامانیهای اقتصادی کشور همین خودتحریمیها و خیانت (آگاهانه یا ناآگاهانه) برخی مدیران ناکارآمد، نفوذزده، منفعت طلب، رانت خوار، حقوق نجومی بگیر، برجام زده و بیگانه از روحیه جهادی است. دانستن این موارد بطور ویژه در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ بر هر شهروند ایرانی ضروری مینمایاند.
ب_ نمونه هایی از این دست بی تدبیریها و خود تحریمیهای داخلی که نتیجه ضعف عملکرد مدیران دولتی است را در زیر مشاهده فرمائید تا با بصیرت و آگاهی بیشتری در پای صندوقهای رای حاضر شوید و بدانید که چرا باید کاندیدای جریان انقلابی را بر کاندیدای جریان غیرانقلابی ترجیح داد.
۱_ عدم اهتمام دولتمردان نسبت به رونق دهی به تولید کشور در حوزه پیشرانهای اقتصادی (نظیر بخش مسکن، شرکتهای دانشبنیان، کشاورزی، خودرو، لوازم خانگی و نظایر آن) که در کوتاهمدت میتواند میلیونها شغل ایجاد کند و رکود تورمی را مهار نماید.
۲_ اصرار بر تحمیل رکود به بخش مسکن به مدت حداقل پنج سال بویژه در زمان مدیریت جناب آقای آخوندی؛ در حالی که اهتمام به این بخش میتوانست ضمن مهار نقدینگی سرگردان، چرخ اقتصادی حدود هزار شاخه صنعت را به گردش درآورده، در تیراژ میلیونی اشتغال آفرینی کرده، و در کنار تامین نیاز ضروری مردم، ترمز تورم را کشیده و بیکاری را کمرنگ نماید.
۳_کوتاهی دولت در اصلاح نظام بانکی، پولی و مالی تورمساز؛ سوءمدیریت در حوزه نقدینگی و رساندن آن از ۴۳۰ هزار میلیارد به رقم افسانهای سه هزار هزار میلیارد تومان!
۴_ واگذاشتن امنیت کسب و کار و تولید، در معرض تاخت و تاز دلالان، سفته بازان، واردکنندگان اجناس لوکس تشریفاتی، قاچاقچیان و فرصت طلبان نفوذی
۵_ کوتاهی و عدم قاطعیت در مقابل اقتصاد زیرزمینی چند صد هزار میلیاردی و فرار مالیاتی حداقل ۳۰ هزار میلیارد تومانی.
۶_ فرار دولتمردان از شفافیت و حذف سامانههای شفافیتساز مانند «ایرانکد و شبنم» که مسیر قاچاق به داخل و خارج را میبست و میتوانست صدها هزار میلیارد تومان صرفهجویی به ارمغان داشته باشد. جالب اینجاست که بعد از حدود هفت سال سیر غلط، در اواخر سال گذشته میگفتند میخواهیم در مورخ ۹/۹/۹۹ از سامانه جامع تجارت رونمایی کنیم!
۷_ اهمال در کنترل قاچاق و واردات بیرویه، موجب گردید که دهها میلیارد دلار درآمد ارزی کشور به هدر رفته، و بطور غیر مستقیم موجب از بین رفتن صدها هزار فرصت شغلی گردد.
۸_ اقدام دولت در حذف کارت سوخت تا حدود دو سال پیش، که موجب قاچاق ۱۴۴ هزار میلیارد تومانی سوخت در طول چهار سال و سپس تحمیل بحران امنیتی به کشور در آبان ۹۸ گردید.
۹_ واگذاری برخی مناصب مهم دولتی بدون رعایت شایستگی به نورچشمیها و اطرافیان فعال در ستادهای انتخاباتی
۱۰_ فساد دهها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکتها و کارخانهها به آقازاده ها و وابستگان حزبی و حامیان تبلیغاتی ، تحت عنوان فریبکارانه “خصوصی سازی” (نظیر کشتوصنعت مغان، نیشکر هفتتپه، ماشینسازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه کرمانشاه و…).
۱۱_ دهها هزار میلیارد تومان اختلاس (به قول خودشان: عدم بازپرداخت بدهیهای کلان) در برخی بانکها، صندوق ذخیره فرهنگیان، شرکت سرمایهگذاری پتروشیمی و…
۱۲_ ناکارآمدی و بیثباتی مدیریتی مانند پنج ماه بیوزیر گذاشتن وزارت راهبردی صمت، یا بیسفیر گذاشتن سفارت ایران در چین.
۱۳_ تعطیلی دیپلماسی اقتصادی نسبت به برخی کشورها و مناطق دنیا.
۱۴_ بیسر و سامانی شرکتهای دولتی (و بعضا زیانده) که ۷۵ درصد کل بودجه را به خود اختصاص دادهاند اما کمترین بازدهی و بیشترین هدررفت بودجهای را دارند.
۱۵_ انحراف ۶۸ درصدی از احکام بودجه و اجرا نکردن ۱۸ درصد دیگر ؛ همچنین انحراف ۷۴ درصدی از اهداف خصوصیسازی حداقل به میزان ۱۱هزار و ۷۵۰ میلیارد تومان (بنابر گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات).
۱۶_ پول پاشی و حراج ۱۸ میلیارد دلار از ذخایر ارزی در کمتر از دو ماه.
۱۷_ قبول و اجرای مخفیانه ۳۷ خواسته FATF که به لو رفتن برخی مجاری دور زدن تحریم و انسداد آنها منتهی شد.
و…
true
true
true
true