بعد از این اتفاق تلخ، علی‌اکبر گاراژ کامیون‌ها را به تعمیرگاه خودروهای سنگین و کامیون تبدیل کرد و از همان زمان احمد و محمود به کارهای فنی مربوط به اتوبوس و کامیون علاقمند شدند. شدت علاقمندی احمد و محمود به این کار به حدی بود که در ابتدا درس روزانه را رها کردند و در دبیرستان شبانه ادامه تحصیل دادند اما با زیاد شدن فعالیتهای‌شان درس را رها کردند و تمام وقت به علاقمندی‌شان یعنی خرید و فروش و تعمیر خودروهای سبک و سنگین و داد و ستد لوازم یدکی این خودروها پرداختند.

برادران خیامی به حدی به کارشان علاقمند بودند که بخشی از گاراژ پدر را به محل کارواش و شست و شوی خودروهای سبک و سنگین تبدیل کردند. آنان رفته رفته به مسائل فنی اتوبوس و کامیون علاقمند شدند و به تعمیرات ساده پرداختند.

احمد درباره علاقه‌مندیش به ماشین ‌گفت: «در سرمای زمستان آنقدر روی اتومبیل‌ها کار می‌کردم که دست‌هایم ترک می‌خورد و بنابراین ناچار می‌شدم پیه داغ کرده روی آن بریزم تا زخم‌هایم التیام پیدا کند.»

احمد و محمود به تدریج وارد خرید و فروش ماشین ها و لوازم یدکی بنز شدند و سرمایه خوبی برای فعالیتهای بعدی جمع کردند.

احمد که درگیر فعالیت های سیاسی ضد رژیم در دهه ۱۳۲۰ هم بود برای رهایی از دست ماموران شهربانی راهی تهران شد. او در خاطراتش بیان کرد: «یک روز هنگام گشت‌زنی در خیابان سعدی از مقابل ویترین یک نمایشگاه بزرگ اتومبیل عبور کردم و میخکوب شدم و با شرکت مریخ و مدیران آن، برادران سودآور آشنا شدم و موفق شدم با همکاری آنان نمایندگی مرسدس بنز را در مشهد به دست بیاورم. در سال ۱۳۳۲ که قدم به ۳۰ سالگی گذاشتم، اولین اتومبیل مرسدس بنز را در مشهد فروختم و فهمیدم کم کم زندگی روی خوشش را به ما نشان می‌دهد.»

با رونق کار خرید و فروش خودرو، احمد و محمود شرکت تضامنی «برادران خیامی» را تاسیس کردند و در سال ۱۳۲۸ به تهران نقل مکان کردند.

احمد در تهران کوشید از یک فروشنده معمولی فراتر رود به همین دلیل مستقیما با کارخانه مرسدس بنز مکاتبه کرد. او در سال ۱۳۳۷ به اروپا سفر کرد و در شهر فرانکفورت با مدیران شرکت اتوبوس‌سازی بنز دیدار و تلاش کرد نمایندگی این شرکت را به دست بیاورد. به این منظور مناسباتی را با دربار پهلویِ پسر و وزارت اقتصاد وقت برقرار کرد و در نهایت موفق به دریافت مجوزهای لازم شد.

احمد و محمود به همراه خواهر خود مرضیه، کارگاه مونتاژ خودروی ایران را در سال ۱۳۴۱ با سرمایه ۱۰ میلیون تومان احداث کردند و ۱۵ مهر ۱۳۴۴ بهره‌برداری از آن را آغاز کردند. اولین محصولات شرکت اتوبوس و مینی‌بوس با امتیاز دایملر بنز آلمان بود.

پس از دیدار محمدرضا شاه از کارخانه ایران ناسیونال و قول و قرارهایی که میان او و محمود خیامی رد و بدل شد، کارخانه در ۲۰ شهریور ۱۳۴۵ اجازه ساخت انواع اتومبیل سواری چهار سیلندر را گرفت و سرمایه شرکت هم به‌سرعت افزایش و به عدد ۴۰ میلیون تومان رسید.

در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۶، سالن تولید پیکان، با امتیاز گروه روتس انگلستان به کرایسلر بریتانیا تغییر نام داد و بعد با امتیاز شرکت تالبوت، ساخته شد و در کارخانه شمالی مورد بهره‌برداری قرار گرفت. سپس در زمینه توسعه تولید انواع خودرو از نوع اتوبوس و مینی‌بوس، سالن‌های ساخت اتوبوس مدل ۳۰۲ و مینی‌بوس ۳۰۹ با امتیاز دایملر بنز آلمان گشایش یافت.

مجموع تولید ایران ناسیونال از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۷ حدود ۴۰۰ هزار دستگاه انواع مدلهای پیکان بود. شرکت مذکور در سال اول تولید روزانه حدود ۱۰ خودروی سواری و ۷ اتوبوس و کامیون بنز تولید کرد. این شرکت هفت سال بعد اعلام کرد سرمایه‌اش به بیش از ۱۲ برابر افزایش یافت و از نظر کیفیت و کمیت تولید، در ردیف بزرگترین خودروسازان آسیا قرار دارد. ایران‌ناسیونال در سال ۱۳۵۲ از برنامه‌اش برای خودکفایی در تولید لوازم و قطعات یدکی خودرو سخن گفت.

شرکت مذکور در همکاری مشترک با شرکت تالبوت انگلستان که در آن زمان خودروی هیلمن تولید می کرد در اردیبهشت ۱۳۴۶ تولید هیلمن را با اسم پیکان شروع کرد. در اواخر همان سال اتومبیل پیکان با قیمت ۱۲ هزار تومان به بازار عرضه شد.


 راست احمد خیامی – چپ محمود خیامی

احمد و محمود در سال ۱۳۵۱ راه تجاری خود را از یکدیگر جدا کردند و از آن سال ایران‌ناسیونال به محمود خیامی تعلق گرفت.

برادران خیامی، قبل از انقلاب ۱۳۵۷ علاوه‌ بر ایران‌خودرو ده‌ها شرکت دیگر در صنایع سنگین راه انداختند و بانی خدمات گسترده‌ای در توسعه صنعت در ایران شدند. بیمه آسیا، مبلیران، فروشگاه کورش، کارخانه بریجستون، پیستون‌سازی و ایدم تبریز، بلبرینگسازی ایران، بانک صنعت و معدن، شرکت ریخته‌گری، شرکت رضای مشهد و چند شرکت دیگر از جمله شرکتهایی است که توسط احمد یا محمود یا به صورت مشترک توسط هر دو برادر تاسیس شدند.

با بروز انقلاب انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ اموال احمد و محمود خیامی توسط دادگاه انقلاب مصادره شد و خودشان نیز مدتی بازداشت شدند.

دو برادر در نهایت در خارج از ایران چشم از جهان فرو بستند. احمد در تاریخ هفتم خرداد سال ۱۳۷۹ در ۷۷ سالگی در تورنتوی کانادا درگذشت و در لس‌آنجلس امریکا به خاک سپرده شد. برادرش محمود نیز روز جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ در ۹۰ سالگی در شهر لندن درگذشت و به خاک سپرده شد.

منبع:
کتاب پیکان سرنوشت ما – نشر نی – گردآورنده نوشته ها و خاطرات مهدی خیامی