- ۱۴۰۰/۰۳/۰۳ - ۲۲:۵۷
- اخبار ویژه , سیاسی
- کد خبر 95093
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
پایگاه خبری صلح پایدار– «تکنوکراتی» باسابقه است. سایه پدر، باوجود حشرونشر بسیاری که با سیاسیون داشت، از وی شخصیتی سیاسی نساخت. تاکید بر اعتدال دارد و میانهروی را تقدیس میکند. تلاش میکند چهرهای اخلاقی در سیاست داشته باشد اما حواشی فجازی، دست از سرش برنمیدارد. سالهاست که تنها، مسوول خانوادهای باسابقه است و بین برادران و خواهرانش، امید بسیاری برای رسیدن به مناصب سیاسی دارد.
به گزارش صلح پایدار، حضورش در شورایشهر اما با انتقادهای بسیاری همراه بوده و شورای شهر متشکل از امیدیها، امیدی برای شهر تهران نیاورده است. روی سخن ما با مهندس محسن هاشمی است که حالا عزم نشستن بر صندلی پاستور را دارد و سابقه پدر باعث شده است تا تقریبا مردم با وی آشنا باشند. با توجه به ثبتنام وی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، قصد مصاحبه حضوری با مهندس هاشمی را داشتیم که بهدلیل اپیدمی کرونا، عذرخواهی کرده و تنها به پاسخ مکتوب دادن به سوالاتمان، رضایت داد. متن کامل پاسخهای مهندس هاشمی به شرح زیر است:
چه شرایطی زمینهساز ثبتنام گسترده اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری شده است؟ این موضوع نشاندهنده فقدان راهبرد و انشقاق نیست؟
ثبتنام در این دوره انتخابات ریاستجمهوری اگرچه از لحاظ تعداد کل کاندیداها، نسبتبه دورههای گذشته کمتر بود اما از نظر ثبتنام چهرههای انتخاباتی شاهد حضور ۴۰چهره بودیم که از این تعداد حدود ۱۳چهره اصلاحطلب و ۲۵چهره اصولگرا بودند و برخی چهرههای دیگر هم داشتیم که منسوب به این دو طیف نبودند؛ بنابراین اصولگرایان بیشتر از اصلاحطلبان ثبتنام کردند؛ البته من قبول دارم که اگر نظام منسجم حزبی و جبههای وجود داشته باشد، قاعدتا این تعداد کاندیدا ثبتنام نمیکنند و قبل از ثبتنام در قالب ائتلاف با یکدیگر تعامل میکنند اما این دوره ما مشکل عدم امکان پیشبینی تاییدصلاحیتها را هم داریم که موجب شد تا جبهه اصلاحطلبان از کاندیداها بخواهد که ثبتنام کنند و بعد از تایید صلاحیت به اجماع برسند.
دو رویکرد از چندماه گذشته تا امروز در جریان اصلاحطلبی وجود داشت، این رویکردها یکی وارد شدن با یک کاندیدای اصلاحطلب یا حمایت از کاندیدایی است که این جریان را نمایندگی کند و همچنان ادامه دارد؟ دلایل این روند چیست؟
بالاخره در اصلاحطلبان نگاههای متفاوتی وجود دارد و به این دو رویکردی که شما گفتید هم منحصر نیست، برخی اصلاحطلبان تندرو معتقدند باید مانند انتخابات مجلس، این انتخابات را هم تحریم کرد؛ گروهی دیگر معتقد بودند با توجه به عدم ثبتنام دو کاندیدای مقبول اصلاحطلبان یعنی «سیدحسن خمینی» و «دکتر ظریف»، اصلا اصلاحطلبان نباید کاندیدایی معرفی کنند.
برخی دیگر معتقد به اجماع روی یکی از کاندیداهای ثبتنامکرده اصلاحطلب هستند و گروهی دیگر این نظر را دارند که به هر شکل ممکن باید در انتخابات تاثیرگذار بود و حتی اگر کاندیداهای اصلاحطلب تایید نشدند باید از کاندیدای نزدیکتر حمایت کرد، اینکه کدام رویکرد غالب شود تا حد زیادی وابسته به عملکرد شورای نگهبان و تصمیم نظام برای باز کردن فضای انتخابات است، هرچه فضا بسته باشد، نیروهای تندرو در دوطرف، قدرت مانور و تاثیرگذاری بیشتری پیدا میکنند.
نظر شما درباره تحریم انتخابات چیست؟
به نظرم در رابطه با «مشارکت» در انتخابات ما باید با ادبیات مثبت و تشویقی با مردم صحبت کنیم، نه با ادبیات تحذیری و منفی. بهجای این تعابیر که تحریم انتخابات را یک گناه کبیره معرفی میکنند، بگوییم که شرکت در انتخابات چه دستاوردها و برکات مادی و معنوی برای مردم دارد؛ بالاخره اگر ما پذیرفتیم که رأی دادن یکی از حقوق شهروندان است، رأی ندادن هم یکی از حقوق آنهاست و در بسیاری از جوامع توسعهیافته هم ممکن است بخش قابلتوجهی از شهروندان در انتخابات شرکت نکنند. برخی از کشورها قبل از انتخابات رأی الکترال را برای شهروندان صادر میکنند و اگر فرد استفاده نکند، جریمه میشود، برخی هم تشویق میکنند، البته نباید ما این طیفی را که رأی نمیدهند، مخالف نظام یا هوادار یک فرد یا گروه خاص محسوب کنیم، بهترین واکنش دربرابر تحریم انتخابات، گفتوگو با این افراد و دادن فرصت شنیده شدن به آنهاست تا دلایل خود را مطرح کنند و سپس با استدلال و اقناع به آنها اثبات کرد که هیچ راهی برای بهبود شرایط کشور جز صندوق رأی وجود ندارد.
درنهایت به نظر شما اصلاحطلبان از گزینهای مثل لاریجانی حمایت خواهند کرد؟
تا زمانی که آرایش کاندیداهای تاییدشده، مشخص نشده باشد، نمیتوان در مورد ترکیب انتخابات و ائتلافها صحبت کرد.
به نظر شما، کدامیک از شخصیتهای حاضر در عرصه، شانس پیروزی بیشتری دارد؟
به نظرم شانس پیروزی کاندیداها تا حدود زیادی وابسته به عملکرد آنان طی زمان تبلیغات و هفتههای منتهی به انتخابات است. در شرایط فعلی ممکن است که یک کاندیدا بهخاطر حمایت برخی نهادها و رسانهها، محبوبیت بیشتری داشته باشد اما همین حمایت میتواند درنهایت به ضررش شود و رقیب حالت مظلومیت پیدا کند. تجربه دوم خرداد۱۳۷۶ پیش روی ماست و نباید از قبل هیچ حریفی را بازنده یا برنده بدانیم؛ البته آرایش انتخابات هم بسیار موثر است. مثلا در انتخابات۸۴، تعدد کاندیدای اصلاحطلب عامل پیروزی رقیب شد و اگر اصلاحطلبان با آیتالله هاشمیرفسنجانی یا حتی با آقای کروبی ائتلاف میکردند، میتوانستند برنده انتخابات باشند یا آقای کروبی با آقای هاشمی به دور دوم برود.
در این دوره هم شاهد حضور چهرههای دولتی در انتخابات هستیم؛ بهویژه آقای جهانگیری که موردحمایت حزب کارگزاران هم هست. آیا برای مردم باورپذیر است که ایشان در ناکامیها شریک نیست؟
انتخابات، فرصت پرداختن به ایدهآلها نیست، بلکه زمان تصمیمگیری بین واقعیات در دسترس است، طبیعتا دولت فعلی کارنامه و نقاط ضعف و قوت مشخصی دارد و بخشی از این کارنامه هم مورد تایید و دفاع دکتر جهانگیری هست. اینکه ایشان چگونه مشکلات موجود را برای مردم تبیین کند و علت آنها را توضیح دهد میتواند برای بخشی از مردم اقناعکننده باشد و بخشی نیز همچنان مخالف بمانند.
برنامهتان را لطفا تشریح کنید؟
برنامه من در قالب چارچوب راهبردی دولت رفاه و عدالت در دسترس است که خلاصه یا متن کامل آن را میتوانید منتشر کنید.
درباره کابینه و حمایت اصلاحطلبان از خودتان هم لطفا اگر نکتهای وجود دارد، بفرمایید.
به نظرم تا زمان تاییدصلاحیتها نمیتوان درباره ائتلاف یا همکاری حرف روشنی زد. رویکرد شخصی من میانهروی و اعتقاد به مشی آیتالله هاشمیرفسنجانی در اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در مواضع، تنشزدایی در داخل و خارج و تعامل سازنده است، طبیعتا در این رویکرد طیف اعتدالی، عقلا و نیروهای میانهرو تاثیرگذاری و اولویت دارند.
true
true
true
true